رهبر شیعیان ترکیه، صلاح الدین اوزگوندوز گفت: "در جنگ واسطه ای که در سوریه رخ می دهد مردم سوریه پیروز شده و کسانی که این جنگ را به راه انداختند شکست خورده اند. اوضاع تغییر کرده است و بشار اسد مانند شیر از کشور خود محافظت کرد، ارتش و مردم از هم نگسستند و این نشان می دهد که مردم و ارتش از بشار اسد حمایت می کنند و به همین دلیل است که اکنون پیشنهاد راه حل صلح آمیز را می دهند.

کسانی که حامی سوریه بودند از همان ابتدا اعلام کردند که سوریه به عنوان یک کشور، متعلق به مردم سوریه است. از تمام دنیا، از بیش از هشتاد کشور اراذل و اوباش را در سوریه جمع کردید. حدود دو هزار تروریست را به سوریه بردید. هر کسی را که مردم سوریه بخواهند من هم از او حمایت می کنم. من حامی مردم سوریه هستم. در واقع مردم سوریه به خاطر ایستادن در مقابل اسرائیل مجبور به این جنگ شدند. مردم سوریه آغازگران این جنگ را نیز به زانو در آوردند. حالا آنها زانو زده اند و تقاضای راه حل صلح آمیز هستند. اوضاع این چنین تغییر کرده است. خدا را شکر که اینگونه شد و انشاالله هر چه سریعتر تروریست هایی که در سوریه هستند به جزای اعمالشان در دنیا و آخرت برسند."

من در صف علی هستم

اوزگوندوز با اشاره به این مطلب که در کنار تغییر اوضاع برخی نیز سعی دارند که با حیله های فراوان به دنبال منافع شخصی خود بروند گفت: "حالا که اوضاع اینگونه تغییر کرده است برخی می خواهند که از این شرایط به نفع خودشان استفاده کنند. می گویند که در این کشور دولت در یک جبهه است، گروهی که در خارج از کشورند در یک جبهه دیگر قرار دارند، آمریکا هم درجبهه آنهاست. به همین دلیل ما هم در این جبهه قرار داریم، اوزگوندوز هم در آن جبهه است و غیره. و می خواهند که با این حرف ها کارهای خودشان را توجیح کنند. همانطور که حضرت زینب (س) به یزید گفت: "این لکه هرگز از دامن تو پاک نمی شود" این ننگ شما که به اسم انقلابی بودن خود را پشت کسانی که در مقابل جبهه توحید ایستادند پنهان کردید هرگز پاک نمی شود. این تحلیل ها و توجیه ها هم تاثیری ندارد. صلاح الدین در جبهه کسی قرار ندارد. من در صف علی (ع) هستم و خدا از این صف مرا خارج نکند.

مسئله ای که در حال حاضر در کشور رخ می دهد چیست. یکی می خواهد خطاهای دیگری را آشکار کند. اگر این اشتباه رخ داده باید آشکار شود. حرف من این است، اشتباه می کنم؟ متولیان دولت هم می گویند که در کشور عده ای دموکراسی را به دست گرفته و مانند اختاپوس دولت را احاطه کرده و دولت موازی به وجود آورده اند. من در این شرایط هم می گویم که تا آخرین کارمند و مسئول را بازخواست کنید. این حرفم به معنای کشتن آنها نیست. در چارچوب قانون، وجود دولت موازی در درون دولت امکان ندارد. کارمندان این کشور، مامور، پلیس، قاضی، حاکم و معلم همه مسئولین و ماموران این نظام و این کشور هستند. اگر چنین فردی در میان آنها وجود دارد از مقامش باید عزل شود.

قانون بالاتر از همه است

این به چه معناست که حقوق کسی با پول ما پرداخت شود اما او بر علیه من برای کس دیگری خدمت کند. در این صورت او را هم باید از کارش عزل کرد. با گفتن این حرف طرفداری کسی را نمی کنم. اگر اختلاس کرده اید باید پاسخگو باشید. اگر دولت موازی تشکیل شده است باید مورد بازخواست قرار بگیرند. در این صورت من طرفداری چه کسی را کرده ام؟ من طرفدار کشورم، ملتم، حق و قانون هستم. حتی پیامبر هم بالاتر از قانون نیست. من حرف پر ادعایی می زنم. قانون حتی بالاتر از پیامبر است. پیامبر پیرو قانون است اما قانون هرگز قربانی پیامبر نمی شود. زمانی که به پیامبر گفته شد باید ضربه ی چوبی به او زده شود او مخالفت نکرد و گفت اگر من ضربه ای به کسی زده ام باید این ضربه را تحمل کنم. قانون بالاتر از همه قرار دارد.

اما برای برخی، کسانی که قدرت دارند بالاتر از همه چیز هستند و یا کسانی که دلار خرج می کنند بالاتر از هر چیزی قرار دارند. هیچ کس بالاتر از قانون نیست. قانون بر هر چیزی ارجحیت دارد، حتی بر پیامبر و امام. پیامبر به دلیل پیروی از قانون است که انسان خوبی ست. اگر پیرو قانون نبود آدم خوبی نمی شد. امام به دلیل پیروی از قانون است که انسان خوبی ست. اگر پیرو قانون نبود آدم خوبی نمی شد. قانون پیرو آنها نبود بلکه آنها پیرو قانون بودند.

مقام مقدس وجود ندارد

هیچ مقامی وجود ندارد که بالاتر از قانون قرار بگیرد. هیچ مقام مقدسی وجود ندارد. هیچ مقام دنیایی مقدسی وجود ندارد. علی مقام های دنیایی را به استخوان بز و نایلون پاره تشبیه می کند و حتی می گوید که از این ها هم بی ارزش تر است. شما چه چیزی را ستایش می کنید؟ علی مقدس می گوید که قانون، پیروی از قانون، احقاق حق و دادن حق مظلوم مقدس است. این چیزی ست که من می خواهم در کشوری که در آن زندگی می کنم اتفاق بیفتد. مامورانی که حقوقشان را از پول ما دریافت می کنند باید از قانون پیروی کنند. آنها نباید از هیچ گسی دستور بگیرند. آنها باید دستوراتشان را از قانون بگیرند. اگر شما از قانون پیروی کنید و به قانون عمل کنید ما هیچ چیز دیگری از شما نمی خواهیم. آنها نباید فراموش کنند که ماموران این مملکت هستند. شما چه کسی هستید که می خواهید به این ملت حکومت کنید؟ این ملت به شما مسئولیتی را سپرده است و شما باید به آنها خدمت کنید. هر کسی که در این کشور مسئولیتی دارد باید کارش را انجام دهد و به قانون عمل کند.

اساسا سیاستمداران درستکار بر اساس قانون عزل و نصب می کنند نه بر اساس دوستی و رفاقت. چرا که کسانی که در جایگاه و مقامی قرار دارند به وسیله ی همین مردم انتخاب شده اند. شما نمی توانید کسی را بر حسب علاقه عزل یا نصب کنید. کسی که از قانون پیروی می کند باید در کار خود باقی بماند. اگر کسی برخلاف قانون رفتار کند باید مورد بازخواست قرار بگیرد. باید این کار بر اساس قانون انجام شود نه بر اساس سلیقه و خواست فردی. قوانین برای دفاع از مردم وجود دارند. دیدگاه من این است چون دیدگاه علی همین است. چون حق این ایت دیدگاه من هم همین است. من طرفدار کسی نیستم. صف من تا به امروز مشخص بوده است. راه علی راه من است.

هیچ کس حق ندارد از شرایط به نفع خودش استفاده کند. راه ما راه رسول و اهل بیت است. اگر حق با کسی باشد می گوییم که حق با اوست و اگر کسی ناحق باشد این را هم اعلام می کنیم. هدف ما این نیست که یار و رفیق کسی باشیم. هدف ما یاری قرآن، رسول و اهل بیت است. آیا ممکن است که ما هم اشتباه کنیم؟ بله البته. من ادعای معصومیت ندارم. ما در چارچوب فقهی که امروز در اختیارمان قرار دارد سعی می کنیم که بهترین رفتار را داشته باشیم.